کشف ارتباط شگفت انگیز سامانه عصبی عشق و درمان درد و اعتیاد!

  

کشف ارتباط شگفت انگیز سامانه عصبی عشق و درمان درد و اعتیاد!


   نتایج یک پژوهش با کشف ارتباط شگفت انگیز سامانه عصبی عشق و تسکین درد، نشان داد که عاشقان درد را کمتر احساس می کنند.


به گزارش سرویس پژوهشی ایسنا، "تنها یک واژه است که ما را از زیر بار همه فشارها و دردهای زندگی می رهاند و آن واژه عشق است." بیش از ۲۵۰۰ سال از زمانی که سوفوکلس، نمایشنامه نویس یونانی، واژه های بالا را نوشت می گذرد، اما هم اکنون پژوهشگران دانشگاه استنفورد و دانشگاه ایالتی نیویورک در استونی بروک در پژوهشی مشترک ثابت کرده اند که آن جمله ها حقیقت دارند؛ این که عاشق بودن به راستی از درد می کاهد.


آن ها همچنین چرایی آن را نیز نشان داده اند. عشق ممکن است به برخی از دیرینه ترین گذرگاه های مغز نقب بزند، به گونه ای که در احساس شادمانی که به ما دست می دهد درد را نادیده بینگاریم.


این دانشمندان دریافتند که دانشجویان عاشق هنگامی که به تصویرهایی از معشوق خود می نگریستند، درد کمتری را احساس می کردند. به علاوه، عشق از همان گذرگاه هایی استفاده می کند که توسط تعدادی از تسکین دهنده های قوی و مواد مخدر اعتیادآور، مانند هرویین و کوکایین استفاده می شود.


مطالعه این گذرگاه ها ممکن است اطلاعات تازه ای در مورد عشق به ما داده و همچنین در یافتن راه هایی برای درمان درد و اعتیاد به ما کمک کند.


دکتر شان مک کی، رییس بخش مدیریت درد در دانشکده پزشکی استنفورد و یکی از پژوهشگران این پژوهش اظهار کرد: "برقراری این پیوند میان نقطه هایی از آنچه که ما از سامانه عصبی عشق درک می کنیم و از سامانه های عصبی درد می فهمیم، زیبا بود."


آرتور آرون، روانشناس اجتماعی دانشگاه نیویورک و پژوهشگر عشق با ۳۰سال تجربه در این حوزه که در این پژوهش همکاری کرد، گفت: عشق بر روی همان سامانه هایی از مغز اثر می گذارد که هر تجربه فوق العاده پاداش بخش دیگری اثرگذار است.
 
 

خویشتن داری و گذشت و صداقت عشق

 

 

 

 

 

افراد معنویت طلب که معمولا در سفر دوم به آن مپردازیم روی خود کار میکنند تا در رابطه با محق بودن یا نبودن خود به شکلی سالم شک کنند.آن ها در رابطه با دلبخواهی و هوس ها و در رابطه با مصرف کننده بودن از خود سوال میکنند.آنها در رابطه با این هوس ها مرتبا به ارزیابی خود میپردازند تا از فرایند اعتیاد به سوی معنویت بروند.آنها تلاش میکنند تا زندگی خود را ساده کنند.تا حواسشان توسط آن چه واقعا معنی دار نیست پرت نشود.آنان قبول میکنند که بخشی از انها به دنیای مادی وابسته است که تمایل به گریز از معنویت دارد ولی در عین حال متوجه هستند که گرایش به معنویت تام نوعی ترحم به خود است و اهمیت به ان خود را رشد میدهد. 

فرایند نوسازی باید همراه با صداقت آغاز شود. 

صداقت وقتی با همدردی توام گردد ,تبدیل به مدیریت زندگی و همکاری با سایرین میگردد.صداقت خالی از قضاوت و خرده گیری است.هر اندازه صداقت ما بیشتر باشد تغییر و رشدمان بیشتر میشود. 

معتادان برای برقراری رابطه های سالم اماده نیستند.آنها عادت کرده اند که از سستی روابط استفاده و سوءاستفاده نمایند.باید بدانیم که بدی ها را ابزار کرده ایم و اغلب دیگران را آزار داده ایم.باید بیاموزیم که شرافت و زندگی با اصول برتر را انتخاب کرده ایم. تا موجب ارتقا روابط به روابطی خوب گردد.در یک رابطه ی سالم توانایی های افراد محترم شمرده میشود و به موقع مورد استفاده قرار میگیرد. 

»»»در ایجاد رابطه ی عاطفی با معتادی که در مرحله ی درمان است دقت کنید معتاد بیماری است که گاها خود به نوع بیماری خود آگاه نیست.

زندگی یعنی تکاپوزندگی یعنی هیاهوزندگی یعنی شب نو روزنو اندیشه نو

  

 

 

زندگی یک جریان است.زندگی کردن یعنی تغییر کردن ,خوب زندگی کردن یعنی به کرات تغییر  

نمودن.زندگی یک فرایند دائمی رستاخیز ,یک خود دیگر از طریق خود قبلی است.در درمان اعتیاد میآموزیم که چگونه به اصول,فرایند رستاخیز,دوباره جوان شدن و تسلیم,  ایمان داشه باشیم. 

ایمان همان پلی است که امکان میدهد از دنیایی مشهود به دنیای نادیدنی ها و از شناخت به ناشناخته ها گام برداریم.برای درمان اعتیاد باید یاد بگیریم که زندگی یک سری مبارزه و تلاش بر بستری از امکانات است و باید معنی راههای نزدیک شدن به حقایق معنوی را از آن استخراج نمود.برای خوب زندگی کردن باید سخت کوش بود,و مهارت سازگار شدن را در خود پرورش داد, مهارتی که از طریق مبارزه باید آموخت.مبارزاتی شامل رنج و شادی به منظور رشد. 

ما میاموزیم که به پیشباز تغییر برویم.میاموزیم که آینده نامعلوم و غیرقابل پیش بینی است. 

بهتر است چیزی به جهان بیافزاییم تا چیزی از آن بگیریم. 

سعی نمیکنیم لحظه ها را کنترل کنیم بلکه در آن زندگی میکنیم. 

دیدگاه:زندگی متشکل از یک سری مبارزه است;با روی آوردن به این مبارزات ما یاد میگیریم که چگونه معنای آن را بیابیم. 

هدف:در حد امکان به جوهر معنی و حقیقت نزدیک شویم,هدف نهایی این است که در آفرینش عشق سهیم شویم. 

زمان:تمرکز عمده بر لحظه و به اجرا در آوردن معنویت در زمان حال  

ارزش: اصول مهم تر از خود هستند.ارزش ما به عنوان یک انسان در روی زمین با این اصول تعیین میشود. 

محصولات:صلح,آرامش,شادی,به علاوه ی زحمت لازم برای تغییر دائمی 

 

 

congress60 

mason

ستیز من با نادانی ست؛ در نبرد با نادانی ، شمشیر نمی کشم ، چراغ می افروزم.   

 

                                       

موفقیت اعتیاد

 

  

اعتیاد در این مرحله در ایجاد ترس,درد , شرم,تنهایی و خشم به خوبی موفق شده است.اعتیاد موجب میشود تا شخصیت معتاد بتواند کنترل را از اختیار خود خارج کند.نیاز به رهایی و این قول را بگیرد که رهایی در تغببر حال و خلق است و تنها از طریق اقدام به اعتیاد میسر است. 

در اینجا است که شخصیت معتاد کاملا کنترل را در اختیار گرفته و برای این شخصیت اهمیتی ندارد که بر سر فرد معتاد که از اعتیاد رنج میبرد چه میآید.آن چه برای او مهم است گرفتن کنترل کامل از او و محیط اوست.آنچه مهم است خلسه و اقدام به رفتار اعتیاد امیز مکرر است. 

ورشکستگی در زندگی اکنون اتفاق می افتدچون در این جاست که زندگی شخص معتاد عملا شروع به خراب شدن میکند و فشار عظیمی در اثر درد فزاینده,خشم و ترس  حاصل از رفتار اعتیاد امیز دائمی ایجاد میشود. 

این مرحله ای است که فرد از نظر عاطفی,ذهنی,وبالاخره جسمی زیر فشار درد حاصل از اعتیاد میشکند. 

mason 

congeress60